9
سلام وجود من! خوبی؟! شاید باورت نشه اما نمیدونم چرا همیشه این ترس باهام بود شاید یه حس بود نه ترس! حس اینکه من میمیرم و شمارو وباباتون بزرگ میکنه! اینکه بعد سالها میاید این وبلاگو میبینید! نمیدونم.. شاید اینها تخیلاتی بیش نیستن! نمیدونم...واقعا نمیدونم!! مامانتون بین مشروطی و پاسی قرار داره! یعنی هنوز یکی از استادا دکمه تایید رو نزده! نمرات هنوز کامل وارد کارنامه نشده! دلم یه مسافرت مشهد میخواد! حداقل تنهایی! اگه دیگه راه نداشت،فوقش با یکی از دوستا! خدا... تو میشنوی نه؟!
نویسنده :
الــــــی
22:23