+3
پسرکم اینو بدون که هیچ وقت تورو یادم نمیره حتی اگه خودمو فراموش کنم...
حتی اگه الان مامانت دیگه اون مامان چند روز پیش نیست...
اما تو هنوز نی نی مامانتی!!!
عاشقتم...
دوست دارم با تمام قلبم...
میدونی جوونم؟؟
از مردم خسته ام...
بیزارم...
پسرکم تنهام نزار...
جز تو بین این همه آدم،هیشکی رو ندارم!!!
پسرکم اینو بدون که هیچ وقت تورو یادم نمیره حتی اگه خودمو فراموش کنم...
حتی اگه الان مامانت دیگه اون مامان چند روز پیش نیست...
اما تو هنوز نی نی مامانتی!!!
عاشقتم...
دوست دارم با تمام قلبم...
میدونی جوونم؟؟
از مردم خسته ام...
بیزارم...
پسرکم تنهام نزار...
جز تو بین این همه آدم،هیشکی رو ندارم!!!
خسته م نفسم از این همه خیانت...
از این همه دوری...
از ینهمه جدایی...
از آدمایی که بخاطر راحت شدن خودشون...
گفتن یه راز که داره خودشونو خفه میکنه،تورو خفه میکنن...
وای...
پسرم امیدورام هیچ وقت نیای این دنیا...
هیچ وقت..
شاید باورت نشه...
که بابات توی آغوش دوست مامانت لم داده،بوسیدتش...
در آغوش کشیدتش...
کاری که یه زمانی آرزوی مادرت بوده...
رابطه دوست مامانت با بابت انقدرها خوب بوده که فکرشم نمیتونی بکنی...
پسرم...
تو مثل بابات نیستی...
گاهی با خودم میگم میخوام جنده بشم...
میخوام همونی بشم که پسرا میخوان...
میخوام بکشمشون...
همه پسرارو...
پسرکم تو تنهام نزار...
توی این جمعیتی که خنجرشونو در آوردن واسه بریدن شاهرگت...
پسرکم جز تو دیگه هیچکسی رو ندارم...